زیرتخت نویسی سربازان قسمت دوم
معمولاً سربازا موقعی که دراز کشیدن رو تخت ، میرن تو یه عالمی و تصمیم می گیرن مطلبی را به عنوان یادگاری یا حداقل این که سربازی دیگه این جمله را بخونه زیر تخت نفر بالایی بنویسند
این دراز کشیدن دلایل محتلف داره
یا بی خوابیش گرفته ، یا با لباس و پوتینه که حق نداره به صورت راحت باش دراز بکشه و باید درحال آماده باش باشه ، یا ازپست برگشته یا باید بره پست ، یا از خواب بیدار شده ، یا اینکه یادش به دوستش افتاده ، یا این که یادش به خانواده و اقوام افتاده ، یا چند تا سرباز خدمت شون تمام شده و رفتن ، یا این که تازه به محلی منتقل و جابجا شده ، یا مرخصی بهش ندادن ، یا یک فیلم تلویزیونی دیده وروش تاثیر گذاشته ، یا هزاران هزارفکردیگه ، خلاصه بگم عالم سربازی زمین تا آسمون با زندگی روزمره فرق می کنه .
فقط خواهشاً به کسی برنخوره ،
در این قسمت به تعدادی ازنوشته های زیر تخت اشاره می کنیم ( قسمت دوم )
فرق هست بین کسی که زن میگیره تا نره سربازی
و کسی که اول میاد سربازی بعد می ره زن می گیره
***
اومدم سربازی که مرد بشم ، مرد که گریه نمی کنه ، ولی بخاطر عشقم... هق هق ...
***
ای خدا ازاین که دو سال می گم سرباز کشورم هستم افتخار می کنم
***
مامان ازت عذر می خوام ، چقد به خاطر غذاهات ایراد گرفتم و ناز کردم
حالا اینجا کتلت می خورم مثل دمپایی ابری
کشمش پلو با ساچمه
چای تو دیگ که بهش می گیم جوراب نپتون ( تو یک جوراب چای خشک می ریزن میندازن تو دیگ )
بادمجون خام که بهش میگم فیله ماهی
خورشت علفی یعنی قرمه سبزی
تخم مرغ نشسته آب پز ، رفتم بگیرم دیدم که ...
آب گوشت با گوشت یخ زده و یک وجب چربی با سیم زمینی با پوست که بهش می گم « راگو»
بابا از تو هم عذر می خوام
صبح گفتی برو نون بگیر اما خوابیدم تا 11 شب
گفتی بیا بریم تو مغازه کمک حالم باش ، گفتم درس دارم
گفتی خب برو درس بخون ، با دوستم رفتم ...
گفتی باید بری سربازی تا مرد بشی ، گفتم بابا تو پول داری سربازی مو بخر
اما قسمت تین بود بیام سربازی
مامان و با دوستون دارم دمتون گرم
قول می دم پسرتون مرد بشه با کارت پایان خدمت بیاد خونه
ادامه در پستی جداگانه در آینده ان شاءالله
ایستگاه سربازی وبلاگ برگزیده